این روزها غریبگی میکنم..باواژه های زیادی غریبگی میکنم..یا مشکل از چشمان من است.. یا این که نه واژه ها گم شده اند که من از آنها بی خبرم؟
آهای رفیق از غیرت خبر داری؟..خیلی وقت است که نیست..حیا چطور؟..او را هم ندیده ای؟چشمانم ضعیف شده اند..نمی بینند..
پسر خیال من شماره می دهد..دختر خیال من چشمک می زند..
جایی ماند برای غیرت وحیا..؟شاید غیرت را میان موهای سیخش پنهان کرده..شاید حیا بین چاک سینه هایش لانه کرده..
نمیدانم..شاید می ارزدو من بی خبرم..بیخبرم وهنوز با غیرت رفیقم..بیخبرم و به پاکی خواهرم میبالم..
چه منزوی شده اند با غیرت هایمان..چه عقب مانده فرض می شوند با حیاهایمان..
وتو نگرانی که مبادا باد موهایت را بهم بریزد..لابد با ناهید قرار داری..شایدم اینبار فرشته پشت خط باشد..
راستی دخترک خیال من ..امروز بازار متلک هایت چطور بود؟..به لباس چسبان وسرخی لبانت افتخار کردی..؟
بگذریم دیگر نمی خواهم آب در هاون بکوبم..اما پسرک خیال من..اما دخترک خیال من..میان این همه عشق بازی هایتاناگر غیرت را دیدید..اگر حیا را دیدید..
سلام من را هم به آنها برسانید..از قول من به آنها بگویید..
خیــــلی جایشان خالیست
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/10/12 - 02:24
پیوست عکس:
بی غیرت.jpg
بی غیرت.jpg · 299x280px, 9KB